کشورمان ایران، دیدنی های زیادی دارد. در هر گوشه از این سرزمین آثار تاریخی و طبیعی بی نظیری وجود دارد. بخشی از این جاذبه ها به پیشینه تاریخی ایران باز می گردد. حکومت های مختلف، گذر سلسله ها یکی پس از دیگری و حضور پادشاهان مختلف هر کدام اثری از خود به جای گذاشته اند. کاخ ها، باغ ها و … آثار مختلفی که امروز مهم ترین جاذبه های توریستی این کشور را تشکیل می دهند.
سفر به الموت قزوین
قلعه الموت در استان قزوین یکی از این دیدنی های تاریخی است. قلعه الموت در فاصله 200 کیلومتری از تهران قرار دارد. اگر از مسیر اتوبان تهران قزوین حرکت کنید. به محض رسیدن به ابتدای شهر قزوین، تابلوی الموت را می بینید. با ورود به جاده الموت، بعد از گذر از جاده ای پر پیچ و خم به الموت می رسید. برای بازدید از قلعه می توانید از تورهای چند روزه استفاده کنید. اگر هم بخواهید شخصا سفر کنید می توانید با رزرو بلیط اتوبوس به قزوین بروید و بعد از آن جا برای رفتن به الموت اقدام کنید.
در الموت اقامتگاه های مختلفی وجود دارد اما انتظار هتلی پنج ستاره را نداشته باشید. بیشتر اقامتگاه ها فضایی سنتی دارند. حتما قبل از رفتن هم از قبل تماس بگیرید تا با کمبود جا مواجه نشوید.
تاریخچه قلعه الموت
پیروان فرقه ی شیعی اسماعیلیه، بر این باور بودند که بعد از امام جعفر صادق چون پسرش اسماعیلقبل از پدر درگذشته، امامت به محمد بن اسماعیل منتقل شده. به این دلیل به اینان اسماعیلیه می گویند.
با مرگ المستنصر بالله (آخرین خلیفه فاطمی)میان اسماعیلیان اختلاف افتاد.زیرا هر دو پسران او به نامهای مستعلی و نزار ادعای خلافت کردند.حسن صباح، رهبر اسطوره ای اسماعیلیان الموت به نزاریان پیوست و در عمل پیوند جنیش اسماعیلیان ایران با قاهره را برید. با گذشت زمان، اسماعیلیان ایران پایگاه های کوهستانی دیگری به دست آوردند. اما بی گمان تا هجوم هولاکوخان مغول مرکز فرماندهی نظامی و مذهبی اسماعیلیان، قلعه ی الموت بود. ویرانه های این قلعه تسخیرناپذی در ۱۰۵ کیلومتری شمال قزوین قرار دارد و سالهاست که در حال کاوش باستان شناختی است.
وجه تسمیه: بیشتر محققان، الموت را مرکب از دو جزء “آله” و “آموت، موت” دانسته اند که ریشه در فارسی باستان دارد. الموت به معنای “عقاب آموخت” محلی است که عقاب جای آن را آموخته است. در نظر بسیاری از مردم، عقاب، محل احداث این دژ را به حسن صباح آموخته است. اما بر پایهی مستندات تاریخی، حسن صباح این قلعه را به ۳۰۰۰ دینار از حاکم دیلمان میخرد.
صخرهی بزرگی که الموت بر روی آن ساخته شده، نماد و مظهر قدرت عظیم آن است و ۱۸۵ متر از سطح روستای شترخان ارتفاع دارد.
ساختار قلعه الموت
قلعهی الموت، به دو بخش تقسیم می شود. بخش غربی که قلعهی اصلی است و بخش شرقی که قلعهی فرعی یا جیرقلا نام دارد. قلعهی فرعی ظاهرا محل نگهبانان و خانواده های آنان بوده است. میان قلعه اصلی و فرعی، محدودهای در حدود ۳۵ متر وجود دارد که در شمال آن دیواری، این دو قلعه را به هم مرتبط میکرده است.درباره نقشه و شکل قلعهی اصلی، میان پژوهشگران اتفاق نظر نیست.اما محقق معماری قلعه های اسماعیلی درایران و سوریه، پیتر ویلی(Peter Willey) نقشه ای از این دژ ارایه کرده است.
چنانچه در این نقشه پیداست، قلعه فاقد طرح و نظام مهندسی است. مانند بیشتر دژهای کوهستانی عوارض طبیعی محیط بر چگونگی آن تاثیر فراوانی داشته است. تنها ورودی این قلعه در جانب شمال شرقی قرار داشته است. بر بالای دروازه در دو سمت راست و چپ، اتاقهای کوچک نگهبانی ایجاد شده بود. از طریق این دروازه، به درون دژی راه می یابیم که در گذشته های نه چندان دور، درون آن، با استحکاماتی مستحکم و پرآذین ساخته شده بود. از این جهت پرآذین که قطعات کاشی در اطراف قلعهی اصلی یافت شده که می توان گفت بخشهایی از قلعه با کاشههای رنگین تزیین شده بود. امروزه از این بنای زیبا مخصوصا کتابخانهی نفیس آن، جز مشتی دیوار چیز دیگری باقی نمانده است.
علاوه بر بناهای خوش رنگ و لعاب، در این مجموعه ساختمانهایی چون قراولخان, چند آب انبار,گذرگاهی سرپوشیده از سنگ و آجر روی آب گذر و ….. ساخته بودند که امروزه متاسفانه فقط بقایای مختصری از آنها بر جای مانده است. قلعهِ الموت، با آنکه در اثر حملهی هولاکوخان ویران شد، ولی تجدید بنا گردید. قلعه تا اواخر عصز صفوی پابرجا بوده است. ظاهرا در این دوره از قلعه به عوان زندان دولتی استفاده می کردند. متاسفانه حفاری هایی که در دوره قاجار برای یافتن گنج درقلعه الموتانجام شده، سبب ویرانی آن شده است.
نظرات کاربران