هنگامی که من و همسرم پشت کامپیوتر نشستیم تا برای تعطیلات شش روزهای که در پیش داشتیم بلیطی رزرو کنیم، با معضلات مسافرتی از قبیل اینکه: کجا برویم، چه مکانهایی را ببینیم و چه کارهایی انجام دهیم، روبه رو شدیم. من از همان اول میدانستم که میخواهم از ترکیه دیدن کنم. همسرم قبلاً بدون من به شهر استانبول سفر کرده بود و من همیشه از شنیدن خاطرات او در استانبول، احساس حسادت میکردم. چطور جرأت کرده بود تنها و بدون من به آن سرزمین فوق العاده جذاب سفر کند؟! خیلی دلمان میخواست هرچه سریعتر سفری به ترکیه را ترتیب دهیم. برای همین، الان اینجا در حال جستجو هستیم، البته نتوانستیم به آن زودی که فکرش را میکردیم این کار را انجام دهیم، بلکه ۳ سال طول کشید تا برای سفر به استانبول برنامهریزی کنیم. پیدا کردن ارزان ترین هتل های استانبول، خرید بلیط استانبول و … هر یک زمان لازم خود را طلب می کرد.
هر طور حساب کردیم، سرگرمیهای بسیاری در ترکیه وجود داشت که باعث شد به تعطیلات ۶ روزهمان بسنده نکنیم. از آنجایی که من عاشق سفر و سیر و سیاحت هستم، به طرز غیر منتظره ای تصمیم گرفتم تا سفر کوتاهی هم به کاپادوکیا داشته باشیم و این گونه مسافرت خود را تکمیل کنیم.
هر بار که برنامهی بازدید از یک شهر دیگر را به برنامهی سفر خود اضافه میکنید، باید مسائل مختلفی را در نظر بگیرید. این مسایل شامل زمان بین هر توقف در طول سفر، رسیدن به ایستگاههای قطار/ اتوبوس، زمان حضور در آن مکان و زمان بازگشت میشوند. آیا میتوان ظرف مدت شش ساعت به یک مکان جدید سفر کرد و فقط سه ساعت از روز را در آن محل سپری کرده و سپس بازگشت؟ آیا این سفر کوتاه ارزشی خواهد داشت؟ از آنجایی که طی مدت زمان کوتاهی، امکان پرواز از استانبول به کاپادوکیا (یعنی یک ساعت و نیم) وجود داشت، تصور کردم بهتر است با قطار به آنکارا رفته و سپس یک خودرو اجاره کنیم و باقی سفر را با خودروی شخصی ادامه دهیم تا بیشتر از سفرمان لذَت ببریم.
در طول ۳ ساعتی که از آنکارا تا کاپادوکیا رانندگی کردیم، شاهد مناطق زیبا و خوش منظرهای بودیم. از تپهها، کوهها، مناظر ییلاقی، شهرهای بین راه، دریاچهها، و عمارتهای مدرن فیلمبرداری کردیم. میتوان گفت ترکیه کشور در حال رشدی است، که روی زیرساخت ها و مردمش به شدت سرمایه گذاری شده است.
به محض اینکه به گورمه رسیدیم، بلافاصله مطمئن شدیم که این شهر یک مکان کاملاً خاص و ویژه است. پس از طی مسیر از جادهها، به هتلی که رزرو کرده بودیم رسیدیم. این هتل در یک غار ساخته شده بود.
ما در اقامتگاه لوکس آریانا (اقامتگاه سازگار با محیط زیست) اقامت گزیدیم. نمیتوانم صفتی برای توصیف زیباییهای این اقامتگاه پیدا کنم. فقط میتوانم بگویم که آنها فکر همه چیز را کرده بودند. اتاقهای این اقامتگاه بسیار لوکس و مجلل بود و در آن چنان احساس راحتی میکردیم که گویا در منزل خودمان هستیم. اگر رفت و آمدها زیاد میشدند، تعداد خدمه افزایش مییافت. آنها همواره اطمینان حاصل میکردند که آیا کاملاً راحت هستیم یا خیر، و بدون هیچ گونه ایجاد مزاحمت و یا اجباری، توصیههای بسیار خوبی به ما ارائه میدادند.
در تمام طول مدتی که در کاپادوکیای زیبا بودیم، همواره با خودم فکر میکردم که « ای کاش چند نفر را با خودم به این محل آورده بودم تا تمام این زیباییها را به چشم ببینند». همیشه میگویند چیزهای خوب را باید با دیگران سهیم شد و در واقع این سرزمین شگفتانگیز نیز یکی از آن تجربههای خوب و بینظیر به حساب میآمد. همهی ما زمانی که از چیز خاصی لذت میبریم، دوست داریم دربارهاش با همه صحبت کنیم.
اولین روز سفر خود را با صرف چای و تماشای بالنهایی که در آسمان به پرواز درآمده بودند شروع کردیم. هرچند علاقهی بسیاری داشتیم تا خودمان هم سوار این بالنها شویم، اما به خوبی از محدودیت زمانیمان نیز باخبر بودیم. بنابراین، باید از خیر تجربهی یک سری کارها میگذشتیم.
از آنجایی که اقامتگاه آریانا در موقعیت مکانی بسیار خوبی قرار گرفته است، از پنجرهی اتاق آن میتوانستیم آسمان پر از بالنهای به پرواز درآمده را ببینیم و حتی نظارهگر مناظر زیباتری از پاسیو و باغ این اقامتگاه باشیم.
تنها کاری که در این مدت کم میتوانستیم انجام دهیم، تجربهی تور ای. تی. وی.، (ATV tour)، “خودروهای چهارچرخهی همه جا رو” بود. خوشبختانه، سفرمان را با یک تور اختصاصی به پایان رساندیم.
در ابتدا کمی نگران بودم، زیرا تصور میکردم انجام تفریحهای پرجنب و جوش، سرگرم کنندهتر است. اما آشنایی با راهنمای مسیر گردشگری در کاپادوکیا ، که جوانی بیباک و نترس بود و همواره ترفندهای بسیاری را در آستین داشت، نظرم را تغییر داد. او ما را به مسیرهایی هدایت کرد که معمولاً گروههای بزرگتر را به آنجا نمی برد و با خودروی چهارچرخهی خود، ترفندهای جالبی را برای ما اجرا کرد که تنها یک رانندهی حرفهای مهارت انجام آن را دارد. از همه مهمتر اینکه، او از تاریخچه و فرهنگ غنی آن منطقه اطلاعات زیادی داشت.
سفر، یک مقولهی انتزاعی و ذهنی است. شما ملزم هستید تا در مورد هر یک از مقاصد سفر خود، نظرات مختلف اطرافیانتان را هم در نظر داشته باشید. نمیتوانم بگویم که چند بار دیگران توصیه کردهاند بازدید از مقصدی را نادیده بگیرم، و وقتی به آن مقصد سفر کردم، واقعاً عاشق آن شدم. به همین دلیل بسیار خوشحالم که این بار هم به توصیههای دیگران اعتنایی نکردم و مدت بیشتری را در کاپادوکیا به سر بردم.
سلام
بسیار عالی بود
موفق باشید
http://gashtnet.net/net/moment/turkey-net